
قرارداد پیمانکاری چیست؟
بهطورکلی قرارداد پیمانکاری، قراردادی است که به موجب آن کارفرما، انجام عملی با شرایط معین و در برابر وجه معین، در مدت مشخص را به شخص حقیقی یا حقوقی به نام پیمانکار (مقاطعهکار) واگذار میکند؛ موضوع قرارداد پیمانکاری ممکن است ایجاد ساختمان، حملونقل و یا تهیه و تدارک کالا باشد.
ارکان قرارداد پیمانکاری چیست؟
برای تنظیم یک قرارداد پیمانکاری باید ابتدا طرفین قرارداد بهطور دقیق تعیینشده و رابطه آنها با یکدیگر نیز کاملاً تبیین شود. قدم بعدی تبیین ماهیت خدمت موضوع قرارداد است؛ یعنی در قرارداد باید به تفصیل شرح داده شود که کارفرما از پیمانکار چه توقعاتی دارد و میخواهد پیمانکار چه خدماتی را به او ارائه دهد. در این مرحله از قرارداد بدون در نظر گرفتن ضمانت اجراهای مؤثر مثل جبران خسارت نمی توان کنترل لازم بر پیمانکار برای پیشبرد کار را تأمین کرد.
در برخی موارد، قرارداد عدم افشا اطلاعات و یا همان محرمانگی نیز به قرارداد پیمانکاری ضمیمه میشود و بهعنوانمثال کارفرما نوآوریها و اطلاعاتی که تا قبل از سپردن کار به پیمانکار کسب نموده را دقیق بیان میکند تا در آینده پیمانکار بر اساس قرارداد عدم افشا ضمیمه شده الزام به حفظ این اطلاعات و حفظ حقوق مالکانه معنوی کارفرما را رعایت نماید. شرایط پرداخت و شرایط خاتمه قرارداد نیز در انتهای قرارداد تشریح میشود.
شرایط عمومی و اختصاصی پیمان به چه معناست؟
هر موقع صحبت از قراردادهای پیمانکاری میشود اصطلاح شرایط عمومی پیمان و شرایط اختصاصی پیمان نیز به گوش میخورد. شرایط عمومی پیمان آن دسته از تعهدات تبعی است که به طرفین قرارداد تحمیل میشود و حقوق و تکالیف طرفین را مشخص میکند. وجه تمایز شرایط عمومی پیمان و شرایط اختصاصی پیمان در این است که شرایط عمومی پیمان شرایط عامی است که بر تمامی قرارداد های پیمانکاری حاکم میشود و غیرقابلتغییر و حتی غیرقابل اجتناب است؛ اما زمانی که از شرایط اختصاصی پیمان صحبت میشود، منظور آن دسته از شرایطی است که طرفین قرارداد خودشان بر اساس شرایط، اوضاع و احوال و ماهیت قرارداد، با یکدیگر توافق کرده اند و بر روابطشان حاکم می دانند. نکته حائز اهمیت این است که شرایط اختصاصی پیمان هیچ گاه نمیتواند ناقض مفاد شرایط عمومی پیمان باشد.
جایگاه قرارداد پیمانکاری در تقسیمبندی عقود
قرارداد پیمانکاری از حیث لزوم و جواز
مستنبط از مادهی ۱۰ و ۲۱۹ قانون مدنی اصل، لزوم قرارداد های پیمانکاری است. دستورالعمل شرایط عمومی پیمان نیز که بر کلیه قرارداد های پیمانکاری دولتی حاکم است و موارد فسخ قرارداد را در مادهی ۴۶ تصریح نموده، آن را به پانزده مورد محدود نموده است. بدین ترتیب، هیچیک از طرفین در غیر موارد مذکور، حق فسخ پیمان را نخواهند داشت که این امر مؤید اصلی است که در بالا ذکر شد.
قرارداد پیمانکاری از حیث نحوه انعقاد به لحاظ ساده یا تشریفاتی بودن عقود و قراردادها از حیث نحوه انعقاد به دودسته تشریفاتی و ساده تقسیم میشوند؛ قرارداد تشریفاتی قراردادی است که علاوه بر شرایط اساسی و اختصاصی انعقاد آن مستلزم تشریفاتی است تا قرارداد را منعقد شده بدانیم. در خصوص قرارداد های پیمانکاری به لحاظ آنکه تحقق آنها متوقف بر رعایت تشریفات معینی متناسب با موضوع پیمانکاری میباشد، پس میبایست قرارداد های موصوف را ملحق به قرارداد های تشریفاتی دانست.
انواع قراردادهای پیمانکاری
انواع قراردادهای پیمانکاری عبارتاند از:
۱- قراردادهای پرداخت کلی (Lump Sum)
۲- قراردادهای دائمی (Continual Contracts)
۳- قراردادهای سنجشی (Measurement Contracts)
۴- قراردادهای بازپرداخت هزینه (Cost Reimbursement Contracts)
۵- قراردادهای مدیریتی (M.C) Management Contracts))
۶- قراردادهای مدیریت پروژه (Project Management Contracts)
۷- قراردادهای طراحی و ساخت (Design And Build Contracts)
۸- قرارداد مهندسی، تأمین تجهیزات، اجرا (Engineering Procurement Construction)
۹- قرارداد های ساخت و توسعه.
۱- قرارداد های پرداخت کلی (Lump Sum)
در این نوع قرارداد، پیمانکار تمامی کار تعریف شده را با هزینه مشخص و معینی انجام می دهد و انواع قیمت اینگونه قرارداد ها عبارتاند از:
– قیمت ثابت (Fix)
– قیمت شناور (Floating)
کاربرد اینگونه قراردادها:
۱- زمانی که اطلاعات کافی برای محاسبه دقیق قیمت وجود داشته باشد.
۲- زمانی که تغییرات کمی در طول انجام پروژه مورد انتظار باشد و کنترل مالی مناسبی صورت گیرد.
۳- زمانی که کارفرما مایل باشد حجم مالی در گردش کل را قبل از عقد قرارداد بداند.
۴- زمانی که ریسک اجرای پروژه پایین باشد.
۵- زمانی که کارفرما مایل باشد کنترلی همه جانبه بر امور داشته ولی در جزییات پروژه وارد نشود.
معایب قراردادهای Lump Sum
۱- زمان طولانی مورد نیاز برای تکمیل طراحی سبب افزایش زمان کل پروژه و درنتیجه افزایش هزینه مالی پروژه میشود.
۲- کارفرما هیچ نظارتی بر برنامه پیمانکار و تأثیرات آن روی هزینه پروژه ندارد.
۳- ممکن است اطلاعات کافی در زمان برگزاری مناقصه موجود باشد و این مسئله بر کیفیت انجام پروژه تأثیر خواهد گذاشت.
۴- پروژه ممکن است به دلیل عدم همخوانی طراحی های کارفرما با نظرات پیمانکار، از زمان، کیفیت و هزینه برنامه ریزی شده تخطی کند.
۲- قراردادهای دائمی Continual Contracts
برای موضوعاتی که مرتباً تکرار میشوند مثل تعمیرات دورهای و هدف کارفرما صرفهجویی در هزینههای مناقصه، تسریع در زمان عملیات پیمانکاری باشد، از این نوع قرارداد استفاده مینماید.
قرارداد های دائمی به سه شکل محقق می شوند:
الف – قرارداد های سریال Serial Contracts:
در این نوع قرارداد، پیمانکار متعهد میگردد تا وارد یک سری از قراردادهای Lump Sum شود که مطابق شرایط مندرج در اولین قرارداد ادامه می یابند. قیمت و شرایط قرارداد نیز از روی قیمت های رقابتی اجزای پروژه محاسبه میشود.
ب – قرارداد های باقابلیت تغییر Continuity Contracts
وقتی که کارفرما امید به کسب سود ناشی از ادامه دادن کار دارد، از پیمانکار می خواهد تا وارد یک نوع قرارداد پرداخت کلی ولی باقابلیت تغییر مفاد آن شود. این تغییرات مجاز روی اجزاء با رسیدن موعد معین و در یک چارچوب از پیش توافق شده، مشخص میشوند.
ج –قرارداد با دوره زمانی محدود Term Contracts:
در این نوع قرارداد، پیمانکار ملتزم به انجام یک کار مشخص با حدود هزینه تعیین شده و در یک دوره زمانی تعریف شده (اغلب 12 تا 24 ماه) میشود.
مزایای قرارداد های دائمی:
۱- با توجه به وجود موعد معین و قابلیت برنامه ریزی کار و اطلاع پیمانکار از وجود سود بیشتر در آینده وی ممکن است، به هنگام اعلام نرخ، قیمت کمتری پیشنهاد میکند.
۲- صرفهجویی در هزینه آماده سازی مقدمات پیمان و برگزاری مناقصه
۳- در خصوص تعمیرات اضطراری و نیاز به سرعت انتخاب پیمانکار این نوع قرارداد سبب افزایش بهرهوری می گردد.
۴- ارتباط بلندمدت پیمانکار و کارفرما موجب آگاهی پیمانکار از کیفیت و سرعت عمل درخواستی میشود.
۵- کمک به کارفرما و پیمانکار در پیشبینی هزینهها و پرداختها
معایب قراردادهای دائمی:
۱- به علت عدم آگاهی برخی از پیمانکاران از سود ناشی از استمرار موضوع پیمانکاری، ممکن است قیمت بالاتری پیشنهاد کنند و علیرغم شایستگی از رقابت خارج گردند.
۲- کارکرد مناسب و همراه با تأخیر پیمانکار در یک فاز سبب ایجاد جو بی اعتمادی نسبت به او میگردد.
۳- اگر مفاد پیمان به صورت منظم بازبینی نشود، ممکن است کارفرما بیش از هزینه های لازم پرداخت کند و مجدداً مناقصه را برگزار نماید.
۳- قرارداد های سنجشی Measurement Contracts
قیمت قرارداد در این نوع قرارداد ها، هرچند در ابتدا بهصورت تخمینی برآورد میشوند تا حدود کار مشخص باشد اما تا پایان کار و اندازهگیری تک تک اجزای کار قیمت پروژه معین نمیشود.
محاسبه قیمت اولیه در این نوع قرارداد به شرح ذیل صورت میگیرد:
– بر مبنای اجزاء و قطعات موردنیاز پروژه
– بر اساس برنامه ارائهشده توسط پیمانکار (پیمانهای خدماتی و مشاورهای)
کاربرد اینگونه قراردادها:
۱- وقتی نیازهای کارفرما به روشنی مشخص نیست.
۲- نیاز فوری کارفرما به شروع سریع پروژه
۳- اساساً محاسبه قیمت تمام شده یا ممکن نیست یا هزینه محاسبه پیش از انجام کار بسیار زیاد است.
۴- قرارداد های بازپرداخت هزینه Cost Reimbursement Contracts
در قرارداد های باز پرداخت هزینه ، کارفرما متعهد میشود تا هزینه های اولیه پیمانکار که همان هزینه های واقعی کارگران، کارگاه و مواد مصرفی هستند را به علاوه مبلغ توافق شده ای بهمنظور پوشش دادن هزینه ها و سود پیمانکار پرداخت کند.
کاربرد اینگونه قراردادها:
۱- وقتی کارفرما مایل باشد در مراحل اجرای طرح تأثیرگذار باشد و ریسک اجرای عملیات پروژه را تقبل نماید.
۲- وقتی به دلایلی لازم است تا پروژه به سرعت آغاز شود و فرصتی برای تکمیل طرحها و محاسبه هزینه وجود ندارد.
۳- وقتی امکان محاسبه هزینه پروژه وجود ندارد.
۴- وقتی کارفرما مایل است تا استاندارد دقیقی در پروژه رعایت شده و نظارت کاملی بر آن داشته باشد.
۵- در خصوص پروژههایی که حالت اضطرار داشته و هزینه مواد و قطعات مصرفی بالاست.
۶- حجم تغییرات احتمالی در پروژه بسیار بالاست.
اقسام قراردادهای بازپرداخت هزینه:
الف – فاکتور ثابت:
در این نوع قرارداد، پیمانکار مبلغ ثابتی را برمبنای هزینه تخمین زده شده در ابتدای کار یا میانگین هزینه چند دوره ابتدایی دریافت میکند. این مسئله سبب می شود تا پیمانکار برای دریافت سود بیشتر کار را سریع تر انجام دهد.
ب – قیمت هدف:
در این روش بر اساس اطلاعات موجود، تخمینی روی هزینه های پروژه انجام میشود و هنگامیکه طرفین قرارداد روی این تخمین توافق کردند، این تخمین به عنوان قیمت هدف، بهعنوان پایه ای برای پرداخت ها در نظر گرفته میشود و پرداخت های کارفرما بر اساس برگ خرید ارائه شده توسط پیمانکار تا سقف این قیمت انجام می شود. مشکل اصلی این است که به دست آوردن یک قیمت هدف واقعی با توجه به تأثیر مستقیم آن روی پروژه و روابط بین کارفرما و پیمانکار بسیار مشکل است.
۵- قراردادهای مدیریتی Management Contracts
در این قرارداد، کارفرما، سازمان یا شرکتی را برای مدیریت و هماهنگی امور فازهای طراحی و ساخت استخدام میکند تا در کنار پیمانکار به فعالیت بپردازد. اغلب قراردادهای مدیریتی نیازمند یک پیمانکار تخصصی است. انتخاب زودهنگام پیمانکار مدیریت در این نوع قراردادها میتواند موجب تقسیمکار طراحی و شرکت دادن پیمانکار در آن شود. گاهی پیمانکار برخی تجهیزات و خدمات و دانش فنی را آماده میکند و کار اجرایی را به مجموعهای از پیمانکاران خرد میدهد. این نوع قرارداد برای پروژه های بزرگ و پیچیده ای که در آن باید از تخصص و تجربه پیمانکار خاصی استفاده شود، مناسب است.
معایب قراردادهای مدیریتی:
۱- مشکلات ناشی از هماهنگ کردن تعداد زیادی پیمانکار فرعی ممکن است سبب ایجاد تأخیر در پروژه و زمینه اختلافات ناشی از قرارداد شود.
۲- به علت نقش پیمانکار، ممکن است اسناد قرارداد بهگونه ای تنظیم شود که زمینه برای حضور پیمانکاری خاص فراهم شود و رقابت تضعیف گردد.
۳- امکان دوبارهکاری در تجهیز کارگاه و کارهای مقدماتی پروژه.
۴- امکان عدم پرداخت مطالبات پیمانکاران فرعی از سوی پیمانکار اصلی و تبعات اجرایی آن.
۵- در صورت نامناسب بودن کارکنان پیمانکاری ممکن است کارفرما متحمل زیان زیادی شود.
۶- عدم مشخص بودن تعهدات مالی کارفرما تا پیش از آغاز پروژه.
۷- به علت عدم رغبت پیمانکار گاهی هزینه جمع آوری کارگاه به عهده کارفرما قرار میگیرد.
۸- عدم تضمین برای کارفرما برای جبران زیان ناشی از سوء مدیریت پیمانکار.
۶- قراردادهای مدیریت پروژه Project Management Contract
در این نوع قرارداد کارفرما، پیمانکار حرفهای را مشخص و اموری مانند؛ مشخص کردن سایت، تجهیزات کارگاه، سرمایه گذاری، طراحی، اجرا، امور بازرگانی و تاییدات پروژه را بر عهده وی قرار میدهد. پیمانکار بهعنوان مدیر پروژه شناخته میشود و با توجه به درصد پیشرفت پروژه مبلغ مشخصی از قیمت پیمان را دریافت می نماید.
قرارداد مدیریت پروژه برای پروژه های سنگین و پیچیده که در زمان کوتاهی باید انجام شود مناسب است.
وظایف پیمانکار در این نوع از قراردادها به شرح ذیل میباشد:
۱- پیمانکار مسئول کمک به تیم پروژه برای دستیابی به اهداف است.
۲- مسئول مستقیم نظارت و هدایت، برنامهریزی و هماهنگ سازی کلیه بخش های پروژه است.
مزایای قراردادهای مدیریت پروژه:
۱- به علت استقلال پیمانکار، وی میتواند بهخوبی از عهده نظارت و هدایت و هماهنگ کردن تیم برآید.
۲- با مدیریت خوب، ممکن است بخشی از اجزاء هم پوشانی (overlap) پیدا کند و باعث صرفه جویی شود.
۳- اطمینان کارفرما از انجام دقیق خواسته های خود توسط پیمانکار مدیریت پروژه
۷- قراردادهای طراحی و ساخت Design and Build Contracts
در این نوع از قراردادهای پیمانکاری، پیمانکار مسئولیت طراحی و ساخت پروژه را بهتنهایی بر عهده میگیرد و کارفرما نیازهای خود را بهصورت شفاف معین نموده و پیمانکار منتخب این نیازها را موردمطالعه قرارداده و شناسایی میکند و با رعایت استانداردهای کیفی به انجام موضوع پیمانکاری مبادرت می نماید. به عنوان مثال یکی از این نوع قراردادها، قرارداد با کابینت ساز و نجار است.
۸- قرارداد مهندسی، تأمین تجهیزات، اجرا Engineering Procurement Construction
معمولاً صاحبان کار یا کارفرمایان جز اجرای پروژهها، درگیری های فراوان دیگر نیز دارند و درواقع محور اصلی فعالیت آنها، اجرای پروژه نیست. یکی از ویژگی های جدید دانش مدیریت، شناسایی و هدایت سازمان ها به طرف فعالیت محوری آنها است. در عرصه های گوناگون صنعت محور اصلی تفکر کارفرما چگونگی فتح بازارهای جهانی و نگهداشت بازارهای کنونی است، به همین خاطر مدیریت چنین واحدی میتواند با انعقاد قراردادهای EPC، اجرا و مدیریت پروژه درزمینه اجرا و راه اندازی واحد را به پیمانکار سپرده و خود به سیاست های کلان گسترش فعالیت های واحد بیاندیشد.
قرارداد epc مخفف کلمه Engineering Procurement Construction میباشد که منظور از آن این است که کار طراحی و تأمین تجهیزات و اجرا پروژه را به پیمانکار سپرده و کل مسئولیتهای مدیریت اجرا و کنترل کیفی پروژه به عهده پیمانکار است.
قراردادهای ساخت و توسعه:
از رایج ترین و بهترین شیوههای قراردادی در پروژههای توسعه محسوب شده و اختیارات و مسئولیت های پیمانکار در بخش های مختلف پروژه، معین و مشخص می شود. پرداختها اغلب بر اساس درصد پیشرفت پروژه صورت می گیرد و مابقی عوض قرارداد بر اساس میزان بهره وری و راندمان مجریان پروژه پرداخت می گردد. همچنین پیش از برگزاری مناقصه، کارفرما برنامه اجرایی پروژه را آماده کرده و در اختیار شرکت کنندگان در مناقصه قرار میدهد تا آنان از مسئولیت آتی خودآگاه شوند. پیمانکار اصلی در انتخاب پیمانکار فرعی خود کاملاً آزاد است و مهم تحقق پروژه با رعایت معیارهای هزینه، کیفیت و زمان است. اینگونه پروژه ها تحت نظارت کامل کارفرما انجام شده و پیمانکار ملزم به ارائه گزارش در مراحل مختلف انجام کار است.
آیا قرارداد پیمانکاری قابل برهم زدن است؟
بهطورکلی قراردادهای حقوقی به دو دسته قراردادهای لازم و قراردادهای جایز تقسیم می شوند. قراردادهای لازم قراردادهایی هستند که طرفین قرارداد به هیچ وجه حق برهم زدن (فسخ) قرارداد را ندارند مگر در مواردی که صراحتاً در خود قرارداد حق فسخ پیشبینی شده باشد؛ اما قراردادهای جایز قراردادهایی هستند که طرفین قرارداد هر زمان که بخواهند می توانند قرارداد را بر هم بزنند. در عالم حقوق اصل بر لزوم قرارداد هاست و تنها مواردی که قانون گذار صراحتاً در قانون جایز بودن قرارداد را پیش بینی کرده باشد، قرارداد جایز است وگرنه لازم است.
مطابق ماده ۱۰ و ۲۱۹ قانون مدنی قراردادهای پیمانکاری نیز لازم هستند و طرفین نمی توانند هر زمان که می خواهند آن را فسخ کنند. ولی آیا این قراردادها را هیچ وقت نمی توان فسخ کرد؟
مطابق مواد ۴۶ و ۴۸ شرایط عمومی پیمان کارفرما میتواند در صورت تخلف پیمانکار و یا بر اساس مقتضیات عمومی قرارداد پیمانکاری را فسخ نماید. هرچند که به نظر می رسد دو عبارت ” تخلف پیمانکار” و ” مقتضیات عمومی” واژه هایی مبهم بوده که چه بسا امکان سوءاستفاده را نیز فراهم میکند.
چند نمونه قرارداد پیمانکاری پرکاربرد
قرارداد پیمانکاری ساختمان
قرارداد پیمانکاری ساختمان بین ارکان یک پروژه یعنی کارفرما، مهندس مشاور و پیمانکار منعقد میشود. این قرارداد شامل مجموعه اسناد و مدارکی است که در موافقت نامه درج میگردد و در برگیرنده سندی است که مشخصات اصلی قرارداد پیمانکاری یا پیمان (مانند مشخصات دو طرف قرارداد، موضوع پیمانکاری، مبلغ و مدتزمان پیمان و شرایط فورس ماژور در آن ذکر میشود). مورد بعدی در قرارداد، شرایط عمومی قرارداد پیمانکاری است که یک چارچوب کلی است که بسیاری از تکالیف، حقوق و مسئولیت های کارفرما و پیمانکار در آن قید شده است. این شرایط باید در تمامی قرارداد های پیمانکاری رعایت شود و اساساً هیچ گونه تغییری نباید در آنها ایجاد شود.
مورد بعدی شرایط خصوصی پیمان است که بهمنظور تکمیل شرایط عمومی تنظیم میشود. موارد آورده شده در شرایط خصوصی، هیچ گاه نباید موارد شرایط عمومی را نقض کند.
کارفرما در این قرارداد شخص حقوقی است که معمولاً یک طرف امضاکننده پیمان است. این شخص عموماً عملیات موضوع پیمان را بر اساس اسناد و مدارک پیمان، به پیمانکار واگذار میکند.
درواقع کارفرما، پیمانکار را بهعنوان نماینده خود در مدیریت و اجرای پروژه معرفی میکند که تمام وظایف و مسئولیتهای پیمانکار اعم از تهیه نقشهها و دریافت مجوزهای ساخت، تهیه مصالح و ماشینآلات و استخدام پیمانکاران خرد (دستدوم)، محوطه سازی و حذف فضاهای کارگاهی همچنین حفظ امنیت تمامی پرسنل کارگاهی و مسائل محیط زیستی به عهده شرکت پیمانکاری میباشد؛ که این تعهدات فی مابین کارفرما و پیمانکار تحت قالب قرارداد مدیریت پیمان شکل میگیرد.
قرارداد پیمانکاری درصدی
قرارداد پیمانکاری درصدی ساختمان ازجمله مهمترین قراردادها درزمینه قرارداد پیمانکاری ساختمان بوده و عبارت است از قراردادی که شخصی اعم از حقیقی یا حقوقی در قبال دریافت دستمزدی بر اساس درصدی از هزینه کل اعم از هزینه ساخت و تهیه مصالح و غیره، متعهد به انجام کامل پروژه موضوع قرارداد پیمانکاری میشود.
قرارداد پیمانکاری درصدی از مزیتهای بیشتری نسبت به قراردادهای مشارکت در ساخت میباشد و به لحاظ مالی بیشتر به نفع مالک است، از نمونه مزایای این قرارداد نسبت به مالک میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- انتخاب مصالح و مواد مصرفی و نهایی ساختمان با مالک است.
- انتخاب پیمانکاران جزء نیز با مالک ساختمان میباشد و پیمانکار صرفاً نقش مجری ساختمان را دارد.
- ارائه قیمت های پیمانکاران جزء از طرف پیمانکار است، لکن انتخاب نهایی از طرف کارفرما است.
قراردادهای پیمانکاری درصدی میتواند نکات زیادی داشته باشد که یک مشاور حقوقی با تخصصی که دارد آنها را هنگام نگارش متن قرارداد در نظر میگیرد.
قراردادهای فیدیک
قرارداد های فیدیک چندین سال است که به عنوان استاندارد بین المللی در حوزه صنعت و احداث مورد استفاده در پروژهها میباشند. این قرارداد ها بهطور وسیعی در نظامات حقوقی متعدد پروژه ها شناختهشده و مورد استفاده می باشند. دلیل موفقیت این نمونه قرارداد ها به عنوان استاندارد در رویکرد صحیح آنها به مقولات ریسک، مسئولیت طرفین قرارداد و مدیریت ریسک می باشد.
اصل بنیادین در قراردادهای فیدیک، بهره گیری از موارد تجربه شده در هزاران پروژه عمرانی و صنعتی در سراسر جهان است.
ویژگیهای مهم دیگر قراردادهای فیدیک شامل تعادل در وظایف و تعهدات طرفین و تعادل در ریسک می باشد. همچنین از آنجاییکه این قراردادها بهصورت گسترده در سراسر جهان برای پروژه های صنعتی بکار گرفته میشود، بانک جهانی و بانکهای توسعه؛ نهاد های مالی جهت دادن اعتبار وام استفاده از چنین قرارداد هایی را لازم می دانند.
قراردادهای فیدیک در مراکز مهم داوری و دادگاه ها کاملاً شناخته شده است و فرآیند رسیدگی به دعاوی را تسهیل می کند. ویژگی مهم دیگر این است که شفاف بودن متون، به کارگیری واژگان حقوقی و فنی که در تمام قراردادهای مدل فیدیک تکرار شده است، استفاده از آنها را آسان میسازد.
قرارداد مقاطعهکاری چیست؟ و چه فرقی با قراردادهای پیمانکاری دارد؟
در تعریف اصطلاحی قرارداد مقاطعهکاری آمده است: کسی که ضمن عقد قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه، انجام هرگونه عمل و یا فروش کالایی را با شرایط مندرج در قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه در قبال مزد یا بها و به مدت معین متعهد نماید. به عبارت ساده مقاطعهکار، شخص حقوقی است که سوی دیگر امضاء کننده پیمان است و اجرای موضوع پیمان را بر اساس اسناد و مدارک به عهده گرفته است.
مطابق ماده ۱۱ قانون مالیات بر درآمد ۱۳۳۹، مقاطعه کاری سه نوع است:
– مقاطعه کاری ساختمان و پل و راه سازی و تأسیسات دیگر
-مقاطعه کاری حمل و نقل مانند نفرات یا محمولات نفتی
-مقاطعه کاری فروش یا تهیه و تدارک کالا
آنچه در مورد قرارداد مقاطعه کاری رایج است، همان «قرارداد پیمانکاری یا مقاطعه دولتی» می باشد که طبق شرایط عمومی پیمان، مقاطعه کار که یک شخصیت حقوقی است، اجرای عملیات موضوعی را به عهده میگیرد.
مهمترین تفاوت اینگونه قراردادها با قراردادهای پیمانکاری خصوصی منعقده بین اشخاص آن است که اولاً طرفین قراردادهای مقاطعه کاری دولتی در تهیه بخش عمده مفاد قرارداد و تعیین آثار آن نقشی ندارند و بهعبارت دیگر، نه تنها مقاطعه کار با قرارداد از پیش تنظیم شده روبروست. بلکه خود دستگاه اجرایی مربوطه نیز جز در مواردی که مشخصاً به نفع دولت باشد یا نوع و مقتضای کار ایجاب کند؛ قادر به تغییر مفاد آن نیست. دوماً این قراردادها در مواردی از قواعد حاکم بر حقوق مدنی، پیروی نکرده و تابع مقررات خاص حقوق عمومی است.
شرایط فورس ماژور در قرارداد پیمانکاری چگونه است؟
قوه قهریه که معادل کلمه فرانسوی فورس ماژور در زبان فارسی است، به هر حادثه خارجی می گویند که از کنترل شخصی که تعهد به انجام کار دارد خارج باشد.
توضیح کاربرد اصلی شرایط فورس ماژور در قراردادهای پیمانکاری بسیار ساده است. اگر حادثه ای برای یکی از طرفین رخ دهد که با احتیاطات و مراقبت های رایج نمیتوان آن را پیش بینی کرد یا از آن جلوگیری نمود، از تعهداتی که به سبب شرایط فورس ماژور توان انجام دادن آنها را ندارد، معاف می شود؛ اما استفاده از شرایط قوه قهریه، پیچیدهتر از تعریف آن است. ازآنجاییکه شرایط فورس ماژور میتواند باعث لغو قرارداد پیمانکاری یا تعلیق آن شود، برای استفاده از آن باید با نهایت دقت عمل کرد. درصورتیکه از شرط فورس ماژور استفاده شود، طرف دیگر قرارداد هم از انجام تعهدات معاف میشود.
برای مثال یک قرارداد پیمانکاری ساخت ساختمان شرط فورس ماژور دارد. اگر هنگام ساخت ساختمان، باسیل روبرو شویم و شرایطی به وجود آید که پیمانکار دیگر نتواند فرآیند ساخت را ادامه دهد، آنگاه می توانیم شرط فورس ماژور را فعال کنیم و پیمانکار را از تعهدات خود معاف کنیم.
حق بیمه در قراردادهای پیمانکاری به چه صورت است؟
حق بیمه در قراردادهای پیمانکاری یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز است. انجام پیمان به دو صورت ممکن است اتفاق بیفتد؛ یا خود پیمانکار کار را به عهده بگیرد، یا کار را به مقاطعه کار فرعی یا جزء واگذار کند که در این صورت قسمت عمدهای از مسئولیت های قانونی متوجه پیمانکار ثانوی میباشد.
درصورتیکه خود پیمانکار پیمان را انجام دهد دو حالت دارد:
۱-پیمانکار کار را بهتنهایی و بدون کارگر انجام می دهد؛ و مشخصاً چون کارگری نداشته، تکلیفی به پرداخت حق بیمه هم ندارد و الزامی نسبت به حبس %۵ از کل مبلغ پیمان نزد سازمان نیست.
۲-در مواردی که پیمانکار از کارگر استفاده میکند؛ که دو نوع رابطه ایجاد میکند:
اولاً: رابط های بین پیمانکار و کارفرما وجود ندارد که در این صورت مشمول قانون تأمین اجتماعی نبوده و کارفرما تکلیفی به بیمه نمودن پیمانکار ندارد.
دوما: رابطه بین کارگران و پیمانکار در کارگاه است که به دلیل وجود رابطه کارگری-کارفرمایی، پیمانکار بهعنوان کارفرما مکلف است کارگران شاغل خود را بیمه کند و کارفرما مکلف است در قرارداد با پیمانکاران، وی را ملزم به بیمه نمودن کارگران شاغل و پرداخت حق بیمه آنها نماید؛ و جهت تضمین %۵ بهای کل پیمان را تا ارائه مفاصا حساب تأمین اجتماعی نزد خود نگهدارند.
در قراردادی که بهصورت مقاطعه کاری یا پیمانکاری واگذار میشود، پیمانکار ممکن است انجام پیمان را به پیمانکار فرعی دیگری واگذار نماید؛ که شرایط بالا برای پیمانکار فرعی هم همان است یعنی:
۱-پیمانکار فرعی کار را بدون استفاده از کارگر انجام میدهد و به دلیل عدم وجود کارگر تکلیفی نسبت به پرداخت حق بیمه هم نیست.
۲- در مواردی که پیمانکار فرعی از کارگر استفاده کند دو حالت پیش میآید:
اولاً: در صورت عدم رابطه بین پیمانکار اصلی و پیمانکار فرعی، موضوع مشمول قانون تأمین اجتماعی نشده و پیمانکار اصلی تکلیفی برای بیمه پیمانکار فرعی ندارد.
دوما: اگر پیمانکار و کارگر باهم کار میکنند به دلیل وجود رابطه کارگری-کارفرمایی، پیمانکار مکلف به پرداخت حق بیمه کارگران میباشد. البته انجام این تکلیف به عهده پیمانکار اصلی میباشد.
آیا نیاز به مشاوره یا اجرا پیمانکاری دارید؟
در مسیر یک کسبوکار مشکلات زیادی ممکن است بر سر راه روابط کاری پیش بیاید. همانطور که از توضیحات بالا معلوم است قرارداد پیمانکاری امری فوقالعاده پیچیده بوده که حتی جا به جا شدن یک کلمه در آن می تواند حقوق و تعهدات طرفین را بهکلی دگرگون کند.
پیچیدگی همین مسائل نیاز به استفاده از راهنمایی های یک مشاور حقوقی متخصصی در امر قراردادها را ثابت میکند. از همین رو تیم تخصصی همیاردیما با همکاری با متخصصان و پیمانکاری مجرب امر قرارداد نویسی و آشنایی به پیمانکاران را برای شما میسر کرده است.